سيد موسي زرآبادي - دست‌ نوشته

ترجمه از دست‌نوشته مرحوم سيّد موسي زرآبادي

... بدان‌كه دعا به چيزي مي‌گويند كه در آن طلبي و درخواستي باشد، مثل اللّهّمُ صلّ علي محمّد و آلِ محمّد (كه از خداي متعال درخواست مي‌كنيم كه بر محمّد و آل محمّد درود و رحمت و بركت فرستد). و ذكر به چيزي مي‌گويند كه در آن طلب و درخواستي نباشد (فقط حمد و ثنا و تسبيح خداي متعال باشد)، مثل سبحانَ الله و الحمدُالله و لا إله إلاّ الله والله أكبر. و ورد – چنانكه نقل شده است - به چيزي مي‌گويند كه انسان (بسيار بگويد و) با آن انسي بگيرد، هر دعايي و ذكري كه باشد. سپس بدان‌كه افضل اعمال- بنابر آنچه رسول خدا «ص» در جواب سؤال علي «ع» فرمود – پرهيز از حرام‌هاي خدايي است(هر چه در دين حرام شده است، از كردار و رفتار و گفتار). و افضل عبادت‌ها – چنانكه در روايت آمده است – سخت‌ترين و دشوارترين آنهاست. ممكن است بگوييم، اخلاص در نيّت اينچنين است (پس بايد در اين باره كوشش بيشتري كرد). بعد از نيّت خالص، افضل عبادت‌ها نماز است، و روزه و پرداخت زكات، انجام دادن فريضه حج، جهاد در راه خدا، امر به معروف و نهي از منكر و قبول ولايت (ولايت پيامبر اكرم «ص» و خاندان او) و ولايت، كامل‌ترين و تمام‌ترين همه آنهاست. (كه كامل شدن و تماميّت يافتن آنها نيز به آن است)»

و از ميان ذكرها، افضل از همه، خواندن قرآن است و تسبيحات اربعه و تسبيحي كه در «صحيفه سجّاديّه» آمده است (دعاي دوم، و ظاهراً سوم و چهارم) و امثال آنها مانند ذكر ركوع، ذكر سجده، كلمات فرج، زيارت‌ها بويژه «زيارت عاشورا»، سجده مطلقاً (يعني در همه احوال به ويژه سجده طولاني كه در روايات بسيار تأكيد شده است، در نماز و بعد از نماز و در سحرها، و بين‌الطّلوعين، و اوقات و احوال ديگر و با ذكرهاي خاص يا هر ذكري كه بداند. و اگر بشود بر روي خاك تميز يا تربت حسيني)، ذكر تشهّد (شهادتين- با توجّه به معناي آنها و خالي ساختن دل از هر چيز ديگر) و سلام‌هاي نماز

و از سوره‌هاي قرآن، از همه افضل، سوره «يس» است، و سوره «تبارك»، سوره «طه»، سوره «نور»، سوره «توحيد»، سوره «فَلَق»، سوره «ناس» و سوره «قدر»

و از ميان آيات قرآن، آيه «آمَنَ الرّسول ...»، «آية الكرسي»، آيه «قُلِ اللّهمّ مالكَ المُلك»، آيه «سَلامٌ قولاً مِن ربٍّ رحيم»، و آيات آخر سوره «حشر» و «إيّاكَ نَعبُدُ و إيّاك نَستَعين» (و به خصوص در نماز از توجّه قلبي به هنگام گفتن اين آيه غفلت نكند)، و «سُبحانَ ربّك ربّ العزّةِ عمّا يَصِفُون* و سلامٌ علي المرسَلين* و الحمدُللهِ ربّ العالمين»، و سوره «فاتحه» كه همان «سَبْعُ المَثاني» است – چنانكه در روايت آمده است – و احتمال دارد كه قرآن نام بقيّه سوره‌ها باشد (يعني عنوان «سَبْعُ المَثاني»، خاصّ «سوره حمد» باشد) و اذن و اجازه (از عالمان معني‌گراي عامل و عابد و زاهد و مجاز، و اهل ذكرِ استاد ديده متشرّع متعبّد صحيح العقيده و صحيحُ العَمل، نه هر مدّعي و مجيز ...) در همه (و در تأثير كامل آنها) شرط است – چنانكه مخفي نيست، (با استناد به آيه) «في بُيُوتٍ أذِنَ اللهُ أن تُرْفَعَ و يُذْكَرَ فيهَا اسْمُه»


در خواب غروري تو هنوز اي دل غافل و بيتي آمده است از قصيده‌اي از ناصر خسرو

حكمت آموز و هنــــــــــر جوي، نه تعطيل كه مرد

نه به نام است همي، بلكه به معني است حكيم

در برخي نسخه‌ها ضبط مصرع دوم اينگونه است: «نه به نامي است تهي ...» و مطلع قصيده اين است

اي دل و هوش و خرد داده به شيطان رجيم

روي بر‌تافته از رحمت رحمــــــــان رحيـــــم