آقاي معلم شخص پرمايهاي بودهاند و محضر اساتيد بزرگي را درك كردهاند براي مثال ميرزا مهدي اصفهاني كه بسيار اهل پرهيز و مراقبه بودند و در مشهد حتي به منزل بسياري از بزرگان هم به ميهماني نميرفتند و فقط جاهاي به خصوصي ميرفتند ايشان به دامغان به منزل آقاي معلم ميرفتند. در حالي كه ايشان بخشي از درس معارف را نزد ميرزا مهدي اصفهاني تلمذ نموده بودند. اين مسأله در مورد استاد ديگر ايشان شيخ مجتبي قزويني نيز صادق است كه به منزل ايشان رفت و آمد داشتند
نقل از حجتالاسلام هادی مروی، ۱۳۷۶
علامه محمّدرضا حكيمي در خصوص نظر آقا بزرگ حكيم درباره ميرزاي اصفهاني و «معارف عاليه» وي نقل كردهاند: «با يكي دو تن از دوستان فاضل خود، در قم، به ديدن آية الله حاج شيخ محمّدباقر محسني ملايري رفتيم. در ضمن صحبت ديدم ايشان دوراني و مدتي از تحصيلات خود را در مشهد گذراندهاند، و محضر آقا بزرگ حكيم را درك كردهاند و حضورشان در مشهد مقارن بوده است با روزگاري كه ميرزاي اصفهاني دروس خويش را القا ميكرده است... پرسيدم با ميرزا هم ارتباطي داشتيد؟ گفتند: بله، و سخن در اينباره شروع شد. اظهار داشتند: من به درس آقا بزرگ حكيم ميرفتم. آشيخ هاشم قزويني به من گفت: چرا به درس ميرزا نميآييد؟ حتماً بياييد و اصرار كرد. گفتم: استادم آقا بزرگ فرموده است به درس ديگري نرويد. ايشان گفت: هر طور شده آقا بزرگ را راضي كنيد و حتماً به درس ميرزا بياييد. در پي اصرار آشيخ هاشم، از استاد اجازه گرفته به درس ميرزا رفتم. اولين جلسهاي كه حاضر شدم بحث درباره كيفيت حصول علم براي نفس بود و بيان حقيقت علم و تمايز آن با نفس ... و مطالبي بسيار مهم در اين باره ... پس از اين درس، همينكه خدمت آقا بزرگ رسيدم مطالبي كه ميرزا فرموده بود، نقل كردم. آقا بزرگ حكيمپ به محض شنيدن فرمود: «عجب مطالب عرشي! عجب مطالب مهمي، تاكنون از كسي نشينده بودم. حتماً به درس ايشان برويد و بياييد مطالب را به من هم بگوييد.»
ميرزاي نائيني «اجازهاي» براي ميرزاي اصفهاني آن هم در هنگامي كه ايشان فقط ۳۵ سال داشته، نوشته است (تاريخ اجازه، روز عيد فطر ۱۳۳۸ هجري قمري است). اجازهاي بسيار تجليلآميز، آن هم از عالم جامعي چونان نائيني كه كمتر اجازه اجتهاد مينوشته است. از جمله تعبيرات عالم بزرگ و استاد متأخرين، ميرزاي نائيني، براي عالم بزرگي ديگر و استاد متأخرين خراسان، ميرزا مهدي اصفهاني اينهاست
....العَلَم العَلاّم، والمهذّب الهُمام، ذوالقريحةِِ القويمة، والسّليقة المستقيمة، والنّظرِ الصّائب، والفِكرِ الثّاقب، عماد العلماء و صفوة الفقهاء، والورع التَّقّي، والعدل الزَّكيّ، .... فليحمدالله- سبحانَه و تعالي
- علي ما أولاهُ مِن جَودةِِ الذّهن، و حُسنِ النّظر ....
در حاشيه اجازهنامه ياد شده، سه تن از عالمان بزرگ اسلام و مراجع عظيم تشيّع نيز مراتب مندرج در آن، و مقامات بلند علمي و تحقيقي ميرزاي اصفهاني را تأييد كرده و ستودهاند
آقاي ضياءُالدّين عراقي:«عمدةُ العلماء الرّاشدين ...» *
سيّد ابوالحسن اصفهاني:«آنچه مرقوم داشتهاند صحيح است» *
حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي:«العالم الفاضل، المحقّق المدقق، زبدة العلماءِ الرّاشدين، و قدوة الفقهاءِ والمجتهدين ...» *
برگرفته از محمدرضا حكيمي. مكتب تفكيك. تهران. دفتر نشر فرهنگ اسلامي. چاپ سوم. 1377